سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاهى اندیشیدن، جهادى کار کردن

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم ...

هرجا که ظلم هست، این شعر زیبای سیف فرغانی، شاعر هم‌عصر هجوم مغولان زمزمه‌ی صاحب‌دلان پارسی‌زبان است. اکنون که ظلم اسرائیل و حامیان و مرعوبان آن بر مردم غزه وجدان بشری را بیش از هر زمان دیگر آزرده است، خواندن این شعر خالی از لطف نیست.

***

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد / هم رونق زمان شما نیز بگذرد

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب / بر دولت‌آشیان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان / بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام / بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

ای تیغ‌تان چو نیزه برای ستم دراز / این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد / بی‌داد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت / این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست / گرد سم خران شما نیز بگذرد

بادیی که در زمانه بس‌یی شمع‌ها بکشت / هم بر چراغ‌دان شما نیز بگذرد

زین کاروان‌سرای بس‌یی کاروان گذشت / ناچار کاروان شما نیز بگذرد

ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن / تأثیر اختران شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

بیش از دو روز بود از آن دگرکسان / بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم / تا سختی کمان شما نیز بگذرد

در باغ دولت دگران بود مدت‌یی / این گل، ز گل‌ستان شما نیز بگذرد

آب‌یی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاه / این آب نا-روان شما نیز بگذرد

ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ‌طبع / این گرگی شبان شما نیز بگذرد

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست / هم بر پیادگان شما نیز بگذرد

ای دوستان! خوهم که به نیکی دعای سیف / یک روز بر زبان شما نیز بگذرد

***

 توضیح درباره‌ی بیت آخر آن که هم‌زبانان ما در آسیای میانه خاصه تاجیکستان، کلمه‌ی خواستن را به نحوی که ما تلفظ می نمائیم ادا نمی‌کنند و صیغه‌ی اول شخص مفرد آن را به همان نحوی که در شعر سیف آمده یعنی "خوهم Khoham" قرائت می‌نمایند.

 هم‌چنین نکته‌ی جالب و متمایز در این قصیده وجود دارد و آن این که طبق عرف و سنت قصیده‌سرایی، شاعر در آخر شعر خود چیزیی از ممدوح خویش درخواست می‌کند. برای قصیده‌سرایان معروف همچون عنصری و فرخی و …  در اصل همان خواسته است که آنان را به سرودن چنین شعری وا میدارد و به این درخواست اصطلاحا حسن طلب گفته می‌شود.

 اما سیف فرغانی این قصیده را نه در مدح حاکمان و ظالمان و با چشم‌پوشی از خون‌ریزی و ستم ایشان، بلکه در افشاگری ایشان و دل‌داری به مظلومان گفته ولی باز هم با ظرافت کامل همین حسن طلب را دارد. شاعر در بیت آخر چیزی درخواست کرده اما در یک سنت‌شکنی آشکار و انقلابی، به جای ظالمان حاکم، محکومان مظلوم و به تعبیر امروز، افکار عمومی و مردم و آینده‌گان را مخاطب قرار داده و از ما یادکرد نیک نام خود طلبیده است.

 در اجابت این تقاضا، چنان‌چه شما هم از این قصیده لذت بردید، فاتحه‌یی نثار روان‌ش کنید، و نیز نثار همه‌ی آنان که در هفت قرن پس از سرایش این شعر، آن را در لحظات تلخ مظلومیت، مسکن‌یی بر دردهای روح خویش یافته و آن را با خود زمزمه کرده‌اند. روح همه‌شان شاد، و ان‌شاءالله در آن دنیا چنان خوش باشند که یادیی از زنده‌گی محنت‌بار این دنیای خود هم نکنند! به برکت فاتحه‌ی شما ...